دسته گل
فردا میخوایم بریم جشن
بچه ها شیطونیشون گل کرده نمیخوابن . هی شوخی میکنن
آخرش با دعوا میرن سر جاشون یه کم هم اونجا شوخی میکنن عزیز و باباجی خوابن و من دارم میرم تو کما
نیکی یهو میپرسه مامان جشن کیه ؟ میگم جشن علی
میگه داماده؟ میگم نه ولی جشنشه
به زور بهم میگه که اون داماده و من قبول میکنم شاید که خیالش راحت بشه و بخوابه
5 دقیقه بعد میگه منم عروسم؟
میگم آره بخواب
میگه مامان برام دسته گل هم میچینی؟
تو خواب خنده ام میگیره و میگم باشه میچینم و با خیال راحت خوابش میبره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی