یه خواب راحت
آخییییی امشب په راحت خوابیدی نفسم. ساعت 6 بعدازظهر هنوز آفتاب بود رفتیم بیرون و بازی و پارک و ساعت 9 تو تاریکی برگشتیم فقط در این حد که دست و صورتت رو بشورم و لباست رو عوض کنم دووم آوردی غذا آوردم ولی فقط دنبال پتوت میگشتی و ساعت 9ونیم روی تختت خوابت برد
امیدوارم همیشه شاد و سلامت و خوشحال باشی گلکم
فردا نوشت:
فک میکردم راحت تر از شبای قبل میخوابی ولی بیشتر از شبای قبل بیدار شدی هی آب میخواستی بعدا آم میخواستی ساعت 3صبح هم بیدار شدی دیگه خوابت نمیبرد فکر میکردی صبح شده دیگه رسما دیوونه داشتم میشدم که خودت ترجیح دادی دوباره بخوابی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی