عيد با عادات جديد
تازگيا وقتى جوراب پاش ميكنم ميخنده يعنى دد.اگر هم يادش بيفته به زور درش مياره كفشاش رو ميبينه پاش رو بالا مياره كه پامكن بريم دد كاپشن هم معنى دد ميده ولى از پوشيدن فراريه خيلي وقتا بايد دنبالش بدوام اون شب از خواب بيدار شده ميگه دايى دوباره خوابيد همچنان عاشق چايى و پتوشه زيتون هم دوست داره معمولا روزى يكى يا دو تا رو ميخوره هر كارى ميكنيم ميايسته كنارمون و ادامون رو در مياره مثل سشوار كردن و ظرف شستن با خاله آتوسا رفتيم بيرون به قول خاله آبرومون رو بردى خاله ميگه ديگه باهات بيرون نميام بسكه دست هركس چيزى ميديدى دولا ميشدى ميگفتى هام .خيلى سيب زمينى سرخ شده دوست داره براش خريديم نميذاشت ما بخوريم وقتى بر ميداشتيم كلى غر ميزد پتوش رو ميندازه...