5شنبه و واکسن 18 ماهگی
بعد از اینهمه واکسن امروز اولین باری بود که دلم نمیخواست ببرمش واسه واکسن
نمیدونم شاید چون بزرگتر شده و حس میکنم درد رو بیشتر میفهمه یا من دل نازک شدم یا نیکی شیرین بر شده و من طاقت درد کشیدنش رو ندارم خلاصه که بعد از گذشت 2 روز یهو یادم افتاد که باید بریم واسه واکسن فقط خوشحالیم از این بود که بابابش هم هست و با هم میریم
حضر شدشم رفتیم . تو خانه بهداشت چند تا نی نی جلو تر از ما بودن صبر کردیم نوبت ما بشه بعد فهمیدم واکسن 18ماهگی فقط 2شنبه ها زده میشه هم خوشحال بودم و هم ناراحت نیکی رو که داشت تو راهرو بازی میکرد برداشتیم و یه سر رفتیم خونه عزیز . یه ساعتی نشستیم و برگشتیم خونه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی