سومین آتلیه 1
٩٠.١٠.٢٣
از صبح کارامون رو کردیم که نیکی خوشگله رو ببریم آتلیه . به خودم دلداری میدادم این سری مریم هست مریم رو دوست داره ٢دفعه رفتیم آتلیه این سومین باره پس ترسش ریخته یکسالش شده پس میتونه عکسای خوشگل بگیره خلاصه با کلی امید و آرزو رفتیم دم در که رسیدیم عکاس اومد به استقبالمون کلی با نیکی شوخی کرد باهاش حرف زد که دلشو به دست بیاره وقتی رفتیم تو سالن امان از دست نیکی همچین بهم چسبیده بود که انگار با چسب دوقلو چسبوندنش کلی راه رفتم شعر خوندم با دکر بازی کردیم تا تونست یه کن بشینه اما بازم قضیه ٢دفعه قبل تکرار شد نمیدونم چرا از عکاسی خوشش نمیاد خیلی عکس انداخت ولی همش اخمو
اشکال نداره دیگه چه کنیم خودت نخواستی حالا از این عکشا خدا کنه یه چیز خوب در بیاد
این عکس واسه ٥ ماهگیه تو خرداد انداختیم حالا اینو داشته باش تا عکسای جدید برسه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی