نیکی نیکی، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره
نیکاننیکان، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

عشق زندگی

اولین اوف

1390/7/4 23:06
نویسنده : آرزو
1,797 بازدید
اشتراک گذاری

امروز خیلی خوب شروع شد نمیدونم الکی حس خوبی داشتم زود بیدار شدم کارام رو کردم دوش گرفتم نیکی بیدار شد صبجونه واسش فرنی درست کردم یه خرده باهاش بازی کردم ساعت 11 خوابید دوباره که بیدار شد سوپش رو دادم بچه ها بیرون بازی میکردن صداشون نیکی رو به خودش جلب کرد قبلا گفته بودم بچه ها رو خیلی دوست داره بیقرار شد و باعث شد لباساش رو عوض کردم کفش پوشوندم و رفتیم تو راهرو گذاشتمش تو روروئک خیلی ذوق زده بود از ذوقش جیغ میکشید با بچه ها بازی میکرد و صداشون راهرو رو برداشته بود بعد یکساعت بازی نمیدونم در یک چشم به هم زدن اول همشون ساکت شدن بعد صدای جیغ نیکی بلند شد سریع رفتم بالا سرش و از روروئک برش داشتم رو دماغش خونی بود هی میگم چی شد؟ بچه ها میندازن تقصیر همدیگه خیلی ترسیدم خیلی . قلبم داشت میترکید خودم تحمل دردم خوبه ولی دلم نمیخواست نیکی طوریش بشه خدا رو شکر چیز مهمی نشد زخمش سطحیه پوست سمت چپ دماغش بلند شده آخی اولین اوف زندگیش رو تجربه کرد فقط خدا کنه جاش نمونه 

 

الان میفهمم نگهداری بچه چقدر سخته خودشم داره شیطون میشه نگهداریش سخت تر میشه غافل میشی سینه خیز میره هر چی به دستش میاد میکشه و میذاره دهنش 

گاهی فک میکنم واقعا بچه ها رو خدا نگه میداره وگرنه مامان هر چی مراقب باشه بازم 2تا چشم بیشتر نداره نمیتونه از پس شیطنیای بچه ها بربیاد

این زخمایی که بچه ها دارن به قول معروف بزرگ میشن و یادشون میره ولی خدا نکنه زخمی رو دل و روحشون بیفته که هیچوقت با هیچ پماد ودارویی برطرف نمیشه 

خدایا تو نگهداری و پرورش درست کودکم بهم کمک کن آمین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مبین
17 مهر 90 22:58
وای عزیزم خدا رحم کرده جاش خوب شده؟


آره خیلی خدا رحم کرد به چشمش نخورد یامماخش طوری نشد یه کم جاش مونده امیدوارم که بره
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عشق زندگی می باشد