نیکی نیکی، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه سن داره
نیکاننیکان، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

عشق زندگی

نیکی شیرین من

1393/1/29 10:25
نویسنده : آرزو
417 بازدید
اشتراک گذاری

خسته خسته از خونه عزیز اومدیم کلی شیطونی کرده و دلدرد داره

براش آب نبات درست میکنم نمیخوره میگم بریم دستشویی نمیاد غذا میارم نمیخوره فقط میخواد بخوابه ساعت 9 نشده که خوابش برد باباش میبرتش سرجاش

لحظه شماری میکنم نیکان بخوابه که منم بخوابم چشمام باز نمیشه ساعت 11 برای نیکی شیر و عسل گرم میکنم که تو خواب با شیشه بخوره میرم سر تختش میبینم باه تو تختش دستشویی کرده شماره 2 ای بابا این که سابقه نداشت خب عوضش دلدردش خوب شدچشمک

شلوارش رو در میارم تمیزش میکنم و لباس تمیز میپوشونم شیر هم نمیخوره و رو دستم باد میکنه سر شیشه رو عوض میکنم به نیکان بدم اون هم نمیخوره نیکان رو بلند میکنم شیر بدم که بخوابه نیکی صدا میکنه مامان آب از یخچال بده نیکان که از صدای نیکی بیدار شده زمین میذارم برای نیکی آب  بیارم میبینم دنبالم اومده که مطمین بشه از یخچال آب میارم آب میخوره و سرحال میاد میشینه میبرمش حمام پاهاش رو میشورم دوباره لباس عوض میکنه جا میندازم میگم بیا امشب همه پیش هم بخوابیم

نیکی که خوابش نمیاد خواب نیکان رو هم میپرونهمیگم غذا میخوای میگه نه میگم بخواب قصه بگم راه میفته به بازی دیگه از خواب نیکان هم خبری نیست بابا داوود هم گرفته خوابیده و از حال زار من خبر نداره

تا 2 باهاش بازی میکنم و کنترلش میکنم سمت نیکان نره یا داد نزنه دیگه چشمام باز نمیشن میگم من میخوابم تو هم خوابت گرفت بیا بخواب

چشمام که سنگین میشه میگه مامان ماکارانی میخوام بلند میشم براش گرم میکنم سفره میندازم با آب و ماست میذارم کنارش برمیگردم تو رختخواب . خدایا میشه من بخوابم؟

دوباره میاد بیدارم میکنه مامان پنیر میخوام

دیگه کفری میشم بلند میشم نون و پنیر میارم میگم چیز دیگه ای هم میخوای میگه نه

تا خوابم میگیره میگه مامان از اینا میدی؟ چشمام رو باز میکنم میبینم بسته بادوم دستشه و نمیتونه باز کنه باز میکنم با التماس میگم تازه نیکان خوابیده بذار بخوابه منم بخوابم میگه باشه

من خوابم برد نه بیهوش شدم اما نمیدونم دیگه نیکی کی خوابید

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عشق زندگی می باشد