تولدت مبارک
چه زود یکسال گذشت با همه خوبیا و سختیاش که همش واسم برکت
دیشب همش به حال و هوای پارسال فکر میکردم به روزایی که تازه به جمع ما پیوسته بودی خیلی زیبا بود همه چیز . هنوزم هست خوشحالم که تو این یکسال همیشه با هم بودیم خوشحالم که یکی هست که تو لحظه های سختش به من فکر کنه و منو ماما صدا کنه خیلی لذت بخشه خیلی وقتی که آروم تو بغلم میخوابی وقتی گرسنه ای و شیره وجودم رو میخوری وقتی با صدای نحیفت ماما میگی وقتی لبخند میزنی وقتی موقع لباس پوشوندن از دستم در میری و بهم میخندی همه کارات واسم قشنگه حتی وقتی لجباز میشی یا گاهی خوابت میاد و مقاومت میکنی که نخوابی شبایی که از خواب بیدار میشی و گریه سر میدی به خودم نحیب میزنم پاشو تو دیگه مامان شدی نیکی کوچولو منتظرته خیلی سخته ولی بازم دوستت دارم به اندازه وقتایی که شیرین میشی و سرسری میکنی یا دست میزنی و نانای میکنی خیلی دوست داشتنی هستی چون خودم خواستم بیای و خدای مهربون حرفم رو شیند و اجابت کرد حالا نوبت منه که اجابت کنم صدای قشنگ تو رو . هیچوقت فکر نمیکردم مادری اینقدر عشق میخواد اینقدر قلب بزرگ میخواد ممنونم که باعث شدی دنیام عوض شه برم تو دنیای مادرانه تو دنیایی که همش عشقه همش خوبیه حتی سختیاشم شیرینه حالا میفهمم که بچه دار شدن بزرگترین شیرینی دنیاست دوستت دارم با تمام وجودم
عشق مامان خاطره دنیا اومدنت رو تو این پست نوشتم که هیچوقت از یادم نره
http://zaymanlinks.blogfa.com/9002.aspx
دوستت دارم
تولدت مبارک