نیکی نیکی، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره
نیکاننیکان، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

عشق زندگی

سفرنامه زنجان شهریور 91

1391/7/3 7:54
نویسنده : آرزو
584 بازدید
اشتراک گذاری

روز جمعه تاریخ 91.6.17 قرار بود صبح زود بریم به ابهر ولی ماشین احتیاج به سرویس داشت پس بابا بردش تعمیرگاه 9ونیم رفت و 11و نیم برگشت ما هم که حاضر بودیم البته واسه یه سفر یه روزه همون موقع حرکت کردیم و ناهار رو تو آبیک نوش جون کردیم و عصر رسیدیم بعد یه استراحت کوتاه با اعظم خاله اینا رفتیم باغ زحمت کشیده بود و واسمون آش آماده کرده بود شام خونه اعظم خاله اینا بودیم

 

به به چه انگورایی

اینم مریم مهربون دخترخاله ام که خیلی با بچه ها رابطه خوبی داره

فرداش هم شنبه رفتیم بیرون و عصر عسل و زهرا خاله اومدن

یکشنبه رفتیم بیرون و موزه ابهر که تاریخ 2-3هزارساله رو نشون میداد از سنجاق سر خانما تا نیزه ها واسه شکار و جام و ...

یه نکته جالبی که فهمیدم این بود که بیشتر کاسه و قابلمه ها یه دسته داشتن و لیدر توضیح داد که بشر اون زمان قوی تر از ما بوده به خاطر همین میتونسته جامهای بزرگ پر رو با یه دسته کوچک بلند کنه ولی زندگی شهری این قدرت رو از ما گرفته

2شنبه رفتیم به یه آبشاری در 23کیلومتری این شهر که واقعا زیبا بود هم مناظر اطرافش هم کوهش هم روستایی که ازش رد شدیم واقعا لذت بردیم البته 2تا آبشار بود که یکیش خشک شده بود و فقط تو فصل بهار آب داشت

از اونجا که برگشتیم رفتیم مراسم سالگرد حاج آقا (پدربزرگم)

روز 3 شنبه هم رفتیم زنجان موزه مردان نمکی و صنایع دستی و بازار سنتی و کاروانسرای سنگی

مراسم دیزی خوری در کاروانسرای سنگی

اینا چاروق هستن کفش و دمپایی سنتی زنجان از وسایل طبیعی مثل چرم درست شدن

همشون جای بسی خوشحالی داره که اینهمه تاریخ و آثار باستانی رو تو خودش نگه داشته

برگشتنی از روی نقشه گردشگری رفتیم سراغ معبد داش کسن که بینظیر بود آدم رو به تعجب وا میداشت

روی این بنا شیشه گذاشتن روش نور افتاد عکس خوبی درنیومد ولی با جزییات و خیلی جالب ساخته شده

واسه دوره ایلخانیان بوده که تلفیقی هنر چینی داره این معبد  که تو دل کوه کنده شده 2تا منظره اژدها رو نشون میداد که روبروی هم بودن و نوع کنده کاری خیلی ظریف و زیبا بود دارای 2 تالار بود و 2 استخر کوچک و بزرگ

متاسفانه خیلی خیلی کم بهش رسیدگی شده و تبلیغات خیلی کمی درباره اش شده که حتی خیلی از ساکنین اون منطقه از وجودش بی اطلاع بودن

ولی من واقعا از دیدنشون لذت بردم البته خیلی سرد بود و نمیشد زیاد ایستاد و دوربین هم نداشتیم

4شنبه رو هم در باغ بودیم و 5شنبه هم یه چرخی بین اقوام زدیم و جمعه( 24شهریور )صبح راهی تهران شدیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عشق زندگی می باشد