تبیّد
دیروز 20دیماه تولد اصلی نیکی بود
یه کیک خوشمزه درستیدم و لاش و روش رو پر از خامه و مخلفات کردم و به اتفاق عصر رفتیم خونه عزیز جون تولد کوچک و صمیمی برگزار شد و بعد شام برگشتیم
اما بشنویم از روز 20ام
صبح بیرون رفتیم پارک رفتیم و چون خلوت بود با هم سرسره بازی و تاب بازی کردیم
ظهر کلی کلنجار رفتیم با هم نیکی زحمت کشید یه پیاله شکوند و من بهش گفتم بیرون واستا تا جارو برقی بکشم اما نمیدونم لج میکرد یا میترسید یا هرچی بود مستقیم میرفت تو مرکز شکستگی خلاصه با کلی دنک و فنگ تمیز شد بابایی اومد با کلی خورامی و نیکی از خوشحالی اونا رو بغل کرد و با کمال تعجب همون جا وسط هال با خوراکیا سیم ثانیه خوابیدو ساع 6 با کلی کلنجار بیدار شد و رفتیم خونه عزیز
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی