اندر باب دستشویی

خوب اوایل که از پوشک گرفتم با کمال تعجب و خوشحالی 3 روز اول اصلا شلوارش رو خیس نکرد فقط شبا مجبور بودم 4-5 بار بیدار شم و شلوار و زیرش رو عوض کنم که سرما نخوره بعد به این نتیجه رسیدم که شبا پوشکش کنم و صبح تا قبل از اینکه بیدار شه بازش کنم

به مرور خودش اتوماتیک شبا درست شد و خشک از خواب بیدار میشه

ولی روزا

بعد از حدود یکماه و نیم دستشویی بزرگش رو که نمیگه

اون یکی رو هم با جایزه و تشویق و مسابقه که کی اول بره دستشویی میره

اما گاهی خودش میگه

و گاهی هم که سرگرم بازی میشه به هیچ عنوان راضی نمیشه بیاد دستشویی و ممکنه کار از کار بگذره

بیرون هم که بریم بیچاره ایم

چون هر جا دستشویی نمیکنه حتما باید بره دستشویی مگه دیگه مجبور بشه .چون سرپا رو قبول نداره

تازه هر دستشویی هم به دل خانم نمیشینه باید شلنگ و کاذی(دستمال کاغذی) داشته باشه من بدم قبول نیست

آخ آخ یادم رفت بگم که دمپاییش هم خوشگل باشه

اینه شرح حال ما

دیروز رفتیم بیرون گفت جیش دایم زدم کنار و بچه بغل دنبال دستشویی و آزمایشگاه و مطب و... که پیدا نشد یه سالن ورزشی دیدم رفتم اونجا گفتن شیرش خرابه و نمیشه  رفت

هر کاری کردم بیرون سرپا بگیرمش نذاشت گفت دستشویی دستشویی

مجبور شدم در یه خونه رو زدم و خواهش کردم از دستشوییشون استفاده کنم

رفتم ولی دمپایی بچه گونه نداشتن نیکی هم خوشش نیومد گفت ندایم که ندایم اصرار از من انکار از اون

خلاصه برگشتیم . همین که پامون رو بیرون گذاشتیم دوباره فریاد جیش بلند شد

خلاصه با کلی اصرار و خواهش و تمنا سرپاش گرفتم و کارش تموم شد ولی باز همچنان گریه میکرد که بریم دستشویی