نیکی نیکی، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه سن داره
نیکاننیکان، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

عشق زندگی

شام ساعت 12

1392/3/23 6:41
نویسنده : آرزو
581 بازدید
اشتراک گذاری

 ساعت 11 شب رفتیم بخوابیم دعا دعا میکنم نیکی زود بخوابه یه کم وول میزنه یه کم غر میزنه چند بار میگه مامان آب بده آبوه(شیشه) بده همه رو رو یه صندلی کنار تختش میذارم معمولا خودش برمیداره میخوره اما بهونه میاره که مامان بده بعد که زورش نمیرسه منو از جا بلند کنه میگه مامان جیش دارم مثل فنر میپرم با قربون صدقه راهی دستشویی میشم یه کم آب بازی میکنه کارش که تموم میشه تمیز میکنم میاد لباس بپوشه بازی درمیاره به اصرار من میپوشه و بعد میگه پی پی کردم جایزه میخری ؟ میگم آره صبح بابا بیدار شه واست جایزه میخره

میریم تو رختخواب باز غلط میزنه میدونم گشنشه ساعت نزدیک 12 شده یه بار ساعت 12 ظهر ناهار خورده یه بار ساعت 7بعد ازظهر نصفه تخم مرغ خورده از ترسم هله هوله هم نمیم که غذا بخوره آخرشم اینجوری

صداش میکنم میگم برنج میخوری؟ میگه آیه(آره)

بلند میشم غذا گرم میکنم 20 دقیقه است نشستم سر غذا یه قاشق میخوره میره میچرخه در یخچال باز میکنه از میز بالا میره میاد پایین بعد یه قاشق دیگه منم از خواب سرم گیج میره میگم اگه نیای جمعش میکنما اگه بازی میکنی من میرم بخوابما اگه نیای .. بیفایده است این شیطون کلافه ام کرده میاد از دستم در بره ،بره سمت یخچال میام بگیرمش میخوره به دستش و میزنه زیر گریه ناراحتم بغلش میکنم باباش حول از خواب میپره میاد ببینه چی شده نیکی رو بغل میکنه آب میده میبره سر جاش میخوابونه منم همون جا از کم حوصلگی خودم میزنم زیر گریه نیکی سراغ منو میگیره میرم سرجام با گریه خوابم میبره

اینم از محبت مادران

گاهی حسابی کلافه ام میکنه و آخرش با واسطه حل میشه اما از این مساله خیلی ناراحتم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

لاله
23 خرداد 92 12:06
ممنون آرزو جون که به وب ترمه سر زدی نیکی جون خیلی ناز و با مزه هست بخصوص حرف زدنش
مامان امیر مهدی
23 خرداد 92 16:36
عزیزم عید شما هم مبارک ممنون که بهمون سر زدین
زهرامامانه ایلیا جون
23 خرداد 92 19:05
عزیزم درکت میکنم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عشق زندگی می باشد