نیکی نیکی، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه سن داره
نیکاننیکان، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

عشق زندگی

روزایی که بابا مسافرت بود

1392/9/16 20:40
نویسنده : آرزو
354 بازدید
اشتراک گذاری

10 روزی بود بابایی نبود و ما خونه عزیز بودیم

واااااای بچه بی پدر چقدر سخته بزرگ کردنش خدا سایه هیچ پدری رو از سر بچه هاش کم نکنه تازه ما فقط 10 روز بدون بابایی بودیم و باباجی و عزیز و خاله آتو کنارمون بودن اما واقعا سخت بود هیشکی پدر نمیشه

نیکی بهانه گیر شده بود شبها اذیت میکرد دلتنگ شده بود شیطونی هاش بیش از حد آزار دهنده بود و منم دلتنگ

تا روز 8 که دیگه زدم به سیم آخر و بلند شدم اومدم خونمون مامانم اینا هم از دلشون نیومد ما رو تنها بذارن اومدن خونمون باز یه کم اینجا آرومتر شدیم جمعه اش هم مامان اینا رو تنها گذاشتم نیکی رو بردم شهربازی سرپوشیده با بهار و مامانش

اولش که وارد شدیم نیکی از ترسش بهونه خواب گرفت صدای آهنگ زیاد پبود و میگفت برگردیم خونه هر چی من و سمیه( مامان بهار) ذوق نشون دادیم این بچه هامون بهونه گرفتم که سوار نمیشیم بریم که بریم

من پشیمون شدم میخندیدم به کارای خودمون اما نتیجه نداشت

آخرش سمیه گفت اینجور نمیشه بیا سوارشون کنیم خوششون میاد

خلاصه به زور و بغل سوارشون کردیم یعنی سوار شدیم و با ابراز خوشحالی خودمون یه کم اونها هم به وجد اومدن

از همه بیشتر از قطار خوششون اومد که آرومتر و بیخطر تر بود خب دیگه اینم یه جورشه 2 بار قطار سوار شدیم

بعد با هم رفتیم ناهار بیرون و برگشتیم خونه

روز خوبی بود و خوش گذشت شب هم دسته اومده بود بیرون نیکی رو بردم دسته دید و کلی سینه زد

فردا شب هم که بابا اومد با کلی سوغات کلی خوشحال شدیم و از تنهایی در اومدیم

امیدوارم همه خانواده ها شاد در کنار هم زندگی کنن دلتنگی از دوری خیلی سخته دوست ندارم دوباره تکرار شه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عشق زندگی می باشد