نیکی نیکی، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره
نیکاننیکان، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

عشق زندگی

خونه خاله مریم

1393/9/19 7:31
نویسنده : آرزو
709 بازدید
اشتراک گذاری

مریم از دوستای دوران دبیرستان منه

خیلی اصرار داشت بیاید خونمون بچه هاتونم بیارید و من میگفتم بچه ها اذیت میکنن نمیذارن ما همو خوب ببینیم

دیدیم تولدشه تصمیم گرفتیم بریم

نیکی رو نذاشتم بره مهد حاضر شدیم راه افتادیم بگذریم که نیکان چه علم شنگه ای به پا کرد که تو ماشین بغل من باشه رفتیم سر راه معصومه و پسرش رو هم سوار کردیم رفتیم تو راه یه کم نیکی و آراد بحث کردن اما به خیر گذشت معصومه کلی خوراکی آورده بود سرگرم شدن

اونجا مریم کلی اسباب بازی آورد که بازی کنن اینا همش به هم میپریدن سر اسباب بازی دعوا کردن و کلی بحث و با مداخله معصومه از دعوای بدنی جلوگیری شد

ظهر پارسا (پسر مریم که کلاس اوله)از مدرسه اومد کلی خوشحال بود 2 تا یار اومدن باهاش بازی کنن اما اینا همچین مشغول دعوا بودن که به پارسا محل نمیدادن یه کم دیگه واسه دلخوشی پارسا نشستیم بعد زودی حاضر شدیم و برگشتیم تو راه تو ترافیک نیکان گریه میکرد که رو صندلی نشینه میخواست بیاد بغل منطفلی معصومه که تو این گیر و ویر دعوای آراد و نیکی رو هم مدیریت میکرد تا آراد خوابش برد و از دور رقابت خارج شد نیکی هم با کلی کلنجار خاموش شد موند نیکان که همچنان ناله میکرد مجبور شدم معصومه که پیاده شد بیام پایین چند دقیقه ای شیرش بدم و باهاش بازی کنم و دوباره با گریه بذارمش تو صندلیش و راه بیفتم

خیلی سخته وقتی خونه ایم یه جور وقتی بیرون میایم یه جور دیگه

مهمونی رفتنمون هم با درگیریه و کلی کشمکش و اعصاب خردی

هیچ به آدم خوش نمیگذره چون همش درگیری وقت استراحت نداری

دیگه همینه دیگهغمگین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان آراد
5 بهمن 93 22:46
بازم شکر، خاطره ای شد... بگذریم که مریم و ندا چیا کشیدن...
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عشق زندگی می باشد