نیکی نیکی، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره
نیکاننیکان، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

عشق زندگی

مهمونی 4شنبه و 5شنبه

1390/10/10 8:57
نویسنده : آرزو
269 بازدید
اشتراک گذاری

٤شنبه پیش یه مهمون عزیز داشتیم شقایق همسایمون که چند ماه پیش رفته بودن چابهار اومدن خونمون مهمونی کلی ذوق زده بود این نیکی ما اینجوری بگم که خواب داشت چشماش رو میبرد ولی مقاومت میکرد که نخوابه به شقایق گفتم برو تو اتاق نیکی بازی کن تا نیکی بخوابه بعد بیا پیش ما اونم از خدا خواسته تمام ویترین نیکی رو ریخته بود بیرون و بازی میکرد هر چند دقیقه یه صدای جدید میومد ولی خوب کیف کرد ولی نیکی نخوابید که نخوابید عصری هم خاله آرزو و شقایق رو گذاشتیم خونه دوستشون و ما هم رفتیم خونه دایی امید چون زن دایی فرزانه مدرک دانشگاهش رو گرفته بود و شام میداد خیلی خوش گذشت مامانش اینا هم بودن نیکی منم اونقدر بازی کرد و دلی از عزا درآورد

٥ شنبه هم دایی مامان دعوتمون کرده بود دیدم خبری از خاله آرزو نشد ما هم شال و کلاه کردیم و رفتیم ددر آخه یه چند روزیه خانم جان اومده چیشمون همه فامیل به هوای اون مار و هم دعوت میکنن میریم ددر

شب ساعت ٩ نیکی رو خواب میبرد تا ٩ونیم صبر کردم که خسته تر بشه بردمش شیر دادم که بخوابه رسما خوابش برد اما با در زدن مهدی(پسردایی)خواب از سر نیکی پرید آوردمش بیرون اتاق اونقدر شیرین زبونی کرد که دل همه رو برد شب نمیذاشتن بیایم خونمون از بس این نیکی واسشون هنرنمایی کرد ولی آخر مهمونی عسل دندون درد گرفت و گریه کرد این شد که حال همه گرفته شد امیدوارم هیچوقت هیچ بچه ای این درد رو تجربه نکنه حالا واسش خیلی زوده نیکی جون همیشه وراقب دندونای قشنگت باش که تحمل اینجور گریه هاتو ندارم عزیزم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عشق زندگی می باشد