عصرآخرین جمعه سال92
خنده داره نه؟
از کی منتظرم این ووروجکا بخوابن من کارام رو انجام بدم حالا از خستگی وقتی خوابشون برد منم از خستگی نشستم دارم عموپورنگ میبینم
حالا دیگه نمیگم که نصف ظرفا تو ماشین ظرفشویی داره شسته میشن نصف دیگه تو سینک منتظر دستهای مهربون منه . لباسای شسته شده منتظر هستند تا یه نفر پهنشون کنن اسباب بازیای ریخته شده نیکی لباسایی که نیکی ریخته تا یه دونه دامن پیدا کنه با آهنگ عمو پورنگ برقصه نخود لوبیایی که خیلی وقته نیکی قاطی کرده و هر پند وقت یه بار میاره بازی کنه و الان رو زمین پخش و پلاست...
و من خسته دارم اینا رو مینویسم و عموپورنگ میبینم
تازه دلم میخواد برم دوش هم بگیرم ناخنای نیکی رو هم تو خواب بگیرم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی