دیدن دوباره خانم جان
دیروز 4 شنبه خانم جان اومد خونه عزیزجون. هنوز از در نیومده تو میگفت ذوق دارم نیکی رو ببینم که راه میره نیکی میشه اولی نتیجه خانم جان . نیکی هم با باباییش رفته بود گردش وقتی اومد از دیدن خانم جان و عسل یکسره تو اتاق میدوید و خانم جان کلی خوشحال شد تو دلم میگم خدایا این خوشیای کوچیک رو از ما نگیر شکرت که هنوز اونقدر بین ما صمیمیت و محبت هست که از دیدن خوشیای هم لذت میبریم و میتونیم باعث خوشحالی بقیه بشیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی