نیکی نیکی، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره
نیکاننیکان، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

عشق زندگی

شبی در کنار عزیزجون

1391/2/15 10:32
نویسنده : آرزو
464 بازدید
اشتراک گذاری

   دیشب عجب شبی بود

5 شنبه بود و ما طبق همعمول هر هفته اومدیم خونه عزیزجون

چون ظهر فقط نیم ساعت خوابیده بود فک کردم شب خیلی خوب میخوابی یه ربع 9 خوابید و 10ونیم با گریه بیدار شد تقریبا یک ساعتی هی میخوابید و هی با گریه پا میشد نمیدونم جاییش درد میکرد خواب میدید یا چش بود ما که نفهمیدیدم ساعت 2و نیم صبح بیدار شد و یه کم نشست و باز خوابید ساعت 4 صبح باز با گریه بیدار شد خاله آتو و مامانم اومده بودن ببینن چش شده که دیگه خواب از سرش پرید . حالا شیطونیش گل کرده بود و هی میخندید و بازی میکرد تازه گشنش هم شده بود که مامانم زحمتش رو کشید و غذا گرم کرد و خورد

خلاصه که واسه خودش شبی بود صبح جمعه هم همگی ساعت 8 برپا بودن

لبخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مامان آرشیدا قند عسل
16 اردیبهشت 91 9:09
عزیزم احتمالا لثه هاش اذیتش میکردن چون گریه های شبانه بی هیچ دلیل خاصی فقط مال لثه هاشونه.
مسافران آسمانی
17 اردیبهشت 91 10:13
آخی عزیزم...طفلکی نیکی جونی...الهی بمیرم چرا با گریه خاله جون...؟نبینم اشکات بیاد نفسی...
خدا عزیز جونو سلامت نگه دارن که انقدر مهربونه...


مرسی خاله مهربون
امید
25 اردیبهشت 91 4:32
و اونشب وقتی بود که من هی تو خواب به خودم میگفتم: من دیگه شب اینجا نمی مونم...


خیلی وقتا منم اینو گفتم اما نتونستم عملی کنم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عشق زندگی می باشد