تولد نیکی 4 سالگی
نیکی خوش زبون من عزیز دل مامانی خوشگل مو فری من چقدر شیرین حرف میزنی اگه این زبون رو نداشتی چه میکردی؟
خوشگل من 4 سالت هم تموم شد و وارد سال 5 زندگیت شدی
متاسفم که امسال نتونستیم واست تولد بگیریم یعنی هنوز نگرفتیم امیدوارم برات یه تولد خوب بگیریم
پارسال تولدت رو تو مهدکودک گرفتیم با همه ذوقی که من داشتم برات یه کیک 4 کیلویی بزرگ گرفتیم و ذرت درست کردم و تزیین کردیم و با خاله آتوسا رفتیم مهد
ولی خیلی بداخلاق شده بودی کلا وقتی زیادی مورد توجه قرار میگیری همینطور میکنی
اخم کردی و نه عکس قشنگی انداختی نه رقصیدی نه اینکه گذاشتی بچه ها با کیکت عکس بندازن
و در کل زدی تو ذوق ما
امسال گفتم بزرگ شدی فرق داره از خودت نظرخواهی کردیم که تو خونه بگیریم یا مهد که هر دفعه یه چیزی گفتی
و من تصمیم گرفتم تو مهد بگیریم
17دی تو مهد عکاس آوردن و من و عزیز شما دو تا رو بردیم واسه عکس خوشحال بودم که عکس یادگاری واسه تولدت هم میشه
کلی هم برات توضیح دادم که هر چی عکاس گفت گوش کن بخند تا عکست قشنگ بیفته
ولی دریغ از یه لبخند
خیلی حالم گرفته شد اینهمه عکس انداختیم حالا خودت میبینی سرت پایین و اخمو
همون شد که تصمیمم عوض شد که برات تو مهد هم تولد نگیرم مثل اینکه قضیه پارسال میخواد تکرار بشه
تا ببینیم کی فرصت میشه همه جمع بشن و یه جشن خودمونی بگیریم
ولی با همه این اوصاف خییییییلیییی دوسسسسسست دارررررم